
کار مهم ما در خلاقیت
چرا مجلهی پنجرهی خلاقیت؟ چرا من در مقام یک کارآفرین، مدیرعامل یک رسانه هم شدهام و میخواهم بخشی از دغدغههای اجتماعیام را از طریق این نشریه پیش ببرم؟ در خلاقیت، هدفمان این است که دانش روز دنیا را در حوزههای کارآفرینی و مدیریت در دسترس ایرانیان قرار بدهیم. وقتی به مسیر طیشدهی خودم در کارآفرینی و برندهایی که خلق کردهام، نگاه میکنم، بیش از پیش معتقد میشوم که کارآفرینی و مدیریت و در کل، یک زندگی بهینه و ثمربخش، یک مهارت آموختنیست که با آموزش تقویت میشود و میشکفد و ثمراتش به خود فرد و محیط پیرامونش میرسد. بگذارید در مورد خودم بگویم. حالا که دارم این یادداشت را مینویسم، میدانم که من، «مازنِ» یک سال پیش یا ماه قبل یا حتی همین دیروز نیستم. هربار که آموزشی کاربردی دریافت میکنم و آن را در کسبوکارهایم بهکار میبرم، احساس میکنم دید تازهای پیدا کردهام که میتواند روی فکرکردن و زندگیکردنم تاثیر بگذارد و مگر تحول چیزی جز تغییر در افکار و سبک زندگیست؟ وقتی داشتیم این شماره از مجله را آماده میکردیم، مقالهی بینظیر «پیتر دراکر» را که در بخش کارآفرینی این شماره منتشر شده است، بهصورت پادکست شنیدم (راستی میدانید ما تنها مجله در ایران و احتمالا جهان هستیم که چاپی/ پادکستی محسوب میشویم؟). «دراکر» در این مقاله در مورد خلق نوآوری در کسبوکارهای بزرگ صحبت میکرد که شامل کسبوکارهای من هم میشد و از آن بسیار استفاده کردم. وقتی جان کلام او را در این مقاله دریافتم و بهکار بستم، مطمئنا دیگر آن آدم سابق نیستم و نمیتوانم بینشم را به پیش از خواندن این مقاله برگردانم. این در مورد هرکدام از مقالات و کتابهایی که میخوانم و میشنوم مصداق دارد و بنا بر قانون اثرمرکب، وقتی این تحولات کوچک در کنار هم قرار بگیرند و اجرا شوند، در نقطهای تحولی را پدید میآورند که بسیار چشمگیر است، چندان که وقوع آن در خیالمان هم نمیگنجید، چهرسد به اینکه آن را به چشم هم ببینیم.
در کتابم با عنوان «بازیگوش بازیساز» که چند روزیست به بازار کتاب آمده است، در مورد اهمیت آموزش کارکنان نوشتهام. در دنیای مدیریت، به کارکنان یک سازمان، Internal Customer یا مشتریان داخلی میگویند. مشتری نیاز به مراقبت دارد و بهترین مراقبتی که میتوانید از مشتریان درون سازمانتان بهعمل آورید، این است که به آنها آموزش دهید. اگر نگران هستید که آنها سازمان شما را رها کنند و به رقبایتان بپیوندند، راهش فقط این نیست که از نظر مالی، آنها را تامین کنید. باید آنها را به مهمترین ثروت و دارایی عصر حاضر که همان دانش و آگاهیست مجهز کنید که اگر چنین شود، بهترین نوع مشتری را که مشتری وفادار است، نصیب خود کردهاید.
میخواهم به شما یک پیشنهاد اثرگذار بدهم. صرفا این مجله را نخوانید یا نشنوید. بلافاصله بعد از هر مقاله، یک اقدام ولو کوچک در راستای آموزشی که دریافت کردهاید، انجام دهید. مثلا من خودم یکی از مقالات را که شنیدم، از آنجا که خودم را ملزم کردهام که حتما اقدامی انجام دهم، به کاری که باید در راستای این آموزش پیش ببرم، فکر کردم. در مورد خودم به نتیجهی خاصی نرسیدم. ولی متوجه شدم که محتوای این یادداشت بهدرد مدیر بازاریابیمان در برند «کامان» میخورد و در قالب یک صوت در واتساپ چکیدهی اقدامی را که باید انجام دهیم، به او توضیح دادم که هم بهاشتراکگذاشتن آموخته بود، هم اقدامی که اثر آن را در چند روز بعد از اجراکردن آن در برند کامان مشاهده کردیم. این بهترین راه است برای درونیکردن و تعمیق آموختههایمان. اگر همان لحظه یک اقدام انجام دهید، تاثیر این آموزش را تصاعدی افزون کردهاید.
بگذارید یک نکتهی مهم دیگر را هم بگویم. ما در پنجرهی خلاقیت (چه در مجله، چه در اپلیکیشنمان) یک تفاوت عمده با آموزشهایی داریم که این روزها در اینستاگرام و پلتفرمهای مجازی دیگر در معرض تماشایشان هستید. آموزشهایی اینچنین اغلب از منابع خارجی تهیه میشوند و مدتی طول میکشد تا تبدیل به محتوای آموزشی یک مدرس ایرانی برای آموزش به مخاطبانش شود. ما اما این فاصلهی زمانی را از بین بردهایم. در رسانهی ما (بهویژه در اپلیکیشن) میتوانید روزِ روزِ دنیا را در حوزههای تحول فردی و سازمانی دریافت کنید و اهل فن میدانند که این، دستاورد کمی نیست. مخاطب ایرانی همگام با مخاطب جهانی دانش روز مدیریت را دریافت میکند و صد البته که نحوهی دریافت آن هم مهم است. میدانیم که خیلیوقتها محتوای روز دنیا در فرآیند برگردان به فارسی دستخوش نارسایی و نامفهومی میشود. ما در رسانهمان برای این هم چاره اندیشیدهایم. نخست آنکه محتوای روز دنیا را به فارسی سلیس در دسترس مخاطبان قرار میدهیم و روی این فارسی سلیس تاکید فراوان داریم. چه بسیار کتابها و مقالاتی که در این مدت خواندهام و از فرط ترجمهی بد، مجبور شدهام سراغ متن اصلی بروم تا بفهمم منظور نویسنده واقعا چه بوده است. ما تلاش کردهایم از این آفت در تولید محتوای فارسی بر حذر باشیم. ضمن اینکه محتوای خارجی را در گفتوگوهای ویدیویی و پادکستی با کارشناسان ایرانی (که در اپلیکیشنمان در دسترس است) بهنوعی بومیسازی کردهایم که برای خودش یک آموزش توامان است و میتواند منبعی غنی از صوت و تصویر در سالهای پیشِرو باشد.
در ضمن (و این «در ضمن» خیلیمهم است) این محتوا را برای همهی مخاطبان تولید کردهایم. منظورم از این حرف چیست؟ خیلیها هستند که وقتی کتاب میخوانند حواسشان به هزارجا میرود و باید دهبار به سطرهای قبل برگردند تا ببینند حرف حساب نویسنده چه بوده است. برای اینان مفیدتر است که صوت یک مقاله یا کتاب را بشنوند (خودم جزو این دسته هستم) و برای برخی دیگر، برعکس این ماجرا مصداق دارد. گفتن ندارد که ما در رسانهی خلاقیت به فکر همهی این مخاطبان بودهایم و برایشان چاره اندیشیدهایم. بههمین خاطر هم بهعنوان نخستین رسانهی چاپی (متنی)/ پادکستی لقب گرفتهایم.
در پایان این نوشتار میماند یک سخن با رهبران سازمانها و کسبوکارها. در شرکتهایمان یک سنت حسنه را به اتفاق اعضای تیممان بنیان گذاشتهایم و آن آموزش جمعی یک کتاب بین کارکنان است. یک کتاب یا مقاله را تعیین میکنیم تا هرکدام از کارکنان مربوطه آن را بخوانند یا بشنوند و بعد، آموختههایمان را با هم بهاشتراک میگذاریم و به ایدههای بینظیری برای ادارهی کسبوکارمان دست پیدا میکنیم. حالا بهنظرم با وجود رسانهی خلاقیت، کارمان بسیار بهینهتر و حتی راحتتر شده است. کافیست محتوای اپلیکیشن و مجلهی خلاقیت را در دسترس کارکنان قرار دهیم و با آنها جلساتی آموزشی دربارهی محتواهای اخیر این رسانه برگزار کنیم. معتقدم فرهنگ سازمانی یادگیرندگی (که بزرگترین ارزش در عصر حاضر برای یک سازمان است) با اپلیکیشن و مجلهی ما بهشکل ملموسی محقق خواهد شد. پس چه بهتر که رهبران و بنیانگذاران یک سازمان، اشتراک اپلیکیشن مجله را برای تمام کارکنانشان تهیه کنند و برای تحقق «رشد رعدآسا» در سازمانشان برنامهای منظم برای به بحثگذاشتن آموختهها در نظر بگیرند. این همان یکشبه ره صدسالهرفتن است که امروز با تحقق فرهنگ یادگیرندگی در یک سازمان بیش از پیش در دسترس خواهد بود. در رسانهی خلاقیت برای تحقق این رویا همراهتان هستیم.