راهنمای کامل روشها و فنون کوچینگ
نویسنده: موسسه Co-Active
ترجمه: دکتر محمدمهدی ربانی
رشته کوچینگ (مربیگری) رشدی انفجاری را تجربه کرده و مجموعهای از صنایع مختلف از کسبوکار، تأمین مالی و ارتباطات گرفته تا رهبری، مدیریت و سایر زمینههای مرتبط را در بر میگیرد. کوچها (مربیها) نقشی اساسی در هدایت افراد و سازمانها در جهت دستیابی به اهداف از طریق تقویت رشد شخصی و حرفهای و کمک به مراجعین (مشتریان) در کنترل و هدایت چالشهای زندگی ایفا مینمایند. بهمنظور پشتیبانی از مراجعین، لازم است مربیان به درکی درست از روشهای کوچینگ رسیده و با تسلط قوی و کامل بر فنون آن، به نتایج موردنظر دست پیدا کنند. کارشناسان کوچینگ مستقر در موسسه آموزشی کواکتیو، سازمان مسئول در آموزش بیش از نیمی از کوچهای تازهکار در سراسر جهان، این کتابچه راهنما را به زبانی ساده و با هدف ارائه مروری کلی بر مهمترین رویکردهای موثر در این زمینه آماده نمودهاند. هدف ما در این موسسه توانمندسازی شما در انتخاب روشهایی است که به بهترین نحو با سبک مربیگری شما و نیازهای منحصربهفرد مراجعین سازگار باشد.
کوچها به چه دلیل به روشها و فنون موثر در کوچینگ نیاز دارند؟
فنون موثر در کوچینگ را نباید تنها به چشم یک ابزار دید؛ این فنون، به دلایل مهمی که در ادامه به آن پرداخته میشود، بنیان روشهای موفق در کوچینگ را شکل میدهند:
- اعتماد و درک متقابل ایجاد میکنند: فنون تخصصی و مبتنی بر مهارت نوعی رابطه همکارگونه و سرشار از اعتماد بین مربی و مراجع به وجود میآورند که نتیجه آن برقراری ارتباطی باز، صمیمی و صادقانه با یکدیگر است.
- برای شخص مراجع دستاوردهای بهتری به ارمغان میآورند: فنون درست و مناسب میتوانند با هدایت مراجع در جهت دستیابی موثرتر و کارآمدتر به اهداف، نتایج بهتری به دنبال داشته باشند.
- قابل تنظیم و سازگاری هستند: سبد متنوع فنون به کوچها اجازه میدهد رویکرد خود در قبال هر مراجع را مطابق با نیازمندیهای خاص مراجع و همینطور سبک یادگیری و ویژگیهای شخصیتی او تغییر داده و تعدیل نمایند.
- منجر به اعتباربخشی حرفهای میشوند: تسلط بر انواع مختلف روشهای کوچینگ نشانگر حرفهایگری و نگاه کارشناسانه مربی بوده و به جذب هر چه بیشتر مراجعین کمک شایانی میکند.
اساسیترین روشها در کوچینگ که میبایست بیاموزید
اگر در مقوله تبدیل شدن به یک کوچ حرفهای مصمم بوده و یا مایلید که مهارتهای خود در این زمینه را یک پله بهبود بخشیده و به سطح بالاتری ارتقا دهید، میبایست تسلط بر یک یا دو مورد از فنونی که در زیر به آنها میپردازیم را در دستور کار قرار داده و بر آن متمرکز شوید. این تمرینها بنیان مستحکم و کارآمد حرفه کوچینگ را تشکیل میدهند:
- گوش دادن فعال:
گوش دادن فعال چیزی فراتر از تنها شنیدن کلمات مراجع است. گوش دادن فعال عبارتست از:
- تمرکز کامل: توجه تام و تمام خود را بی هیچ کموکاست به کلمات، احساسات و زبان بدن مراجع معطوف نمایید.
- ابراز واکنش: جملات مراجع را خلاصه کرده و بار دیگر همان مفاهیم را با واژگان خود تکرار نمایید تا از ادراک صحیح منظور مراجع اطمینان حاصل کنید.
- استفاده از جملات تأییدی: احساسات و تجاربی را که مراجع به آنها اشاره میکند مورد تصدیق قرار داده و بر آنها مهر تأیید بزنید.
- استفاده از زبان بدن مثبت: همواره ارتباط چشمی را حفظ کنید، سر خود را با شنیدن حرفهای مراجع تکان دهید و از وضعیت بدنی و اشارههای صمیمی و ترغیبکننده استفاده نمایید.
- نشان دادن علاقه و توجه واقعی: به جای آن که حواستان معطوف به جوابی که قرار است بدهید باشد، با دقت به صحبتهای مراجع و آنچه که از اهمیت واقعی برای او برخوردار است گوش دهید. به حس خودتان در قبال پاسخی که قرار است ارائه نمایید توجه نکنید.
گوش دادن فعال میزان اعتماد و ارتباط نزدیک و متقابل را افزایش داده و به مراجع این حس را القا میکند که سخنانش واقعا شنیده شده و مربی برای آنها ارزش قائل بوده است؛ در ضمن، فضای امنی برای برقراری ارتباط صمیمی و مبتنی بر صداقت به وجود میآورد.
- پرسشگری مقتدارنه
پرسیدن سوال از موضع قدرت سنگ بنای به عمل درآوردن فنون موثر در کوچینگ است. منظور از پرسشگری قوی پرسیدن سوالاتی با قدرت تحریک افکار مخاطب است:
- فرضیات قبلی را به چالش بکشانید: مراجع را تشویق کنید باورهای پیشین خود را زیر سوال برده و نقطهنظرات جدید و متفاوت نسبت به دیدگاههای قبلی خود را شناسایی کرده و مورد استفاده قرار دهد.
- تفکر عمیق را در مراجع برانگیزید: مراجع را وادار کنید عمیقتر در افکار خود غور کرده و احساسات و انگیزههای خود را با دید وسیعتری مورد کنکاش قرار دهد.
- انگیزههای پنهان را کشف کنید: به مراجع کمک کنید تا ارزشها، آرزوها و ترسهای عمقی و زیربنایی خود را شناسایی کند.
- بینشهای عملگرایانه را تشویق کنید: مراجعین را در جهت شناسایی گامهای محکمی که آنها را در دستیابی به اهداف یاری میرساند مساعدت نمایید.
نمونههایی از برخی سوالات موثر در این حوزه که مربیان مشتاق و خوشآتیه میتوانند از آنها بهره بگیرند در زیر آمدهاند:
- موفقیت از نظر شما چه شکل و شمایلی دارد؟
- چه چیز مانع از دستیابی شما به اهدافتان میشود؟
- منابع قابل دسترس که بتوانند شما را پشتیبانی نمایند کدامند؟
- قصد دارید چه کار یا کارهایی را متفاوت از روال گذشته به انجام برسانید؟
- پسخوراند یا بازخورد (فیدبک) و پیشخوراند (فیدفوروارد)
ارائه فیدبک و فیدفورواردِ سازنده کمک بسیار عمیق و موثری به رشد و بالندگی مراجع مینماید:
- فیدبک بینشی را به مراجع اعطا میکند که بر رفتارها، عملکرد و پیشرفت امور جاری او اثرگذار است.
- فیدفوروارد پیشنهاداتی عملی را برای بهبود و توسعه آتی به مراجع ارائه مینماید.
ویژگیهای اصلی فیدبک و فیدفوروارد:
- دقیق و عملی: مربی باید بر رفتارهای بارز مراجع تمرکز کرده و پیشنهادات شفاف و عملی ارائه نماید.
- سازنده و پشتیبانیکننده: لازم است مربی فیدبک را بهگونهای ارائه کند که هم صادقانه و هم ترغیبکننده باشد.
- مراجعمحور: مربی میبایست به جای اِعمال باورها و داوریهای شخصی، بر اهداف و آرزوهای مراجع متمرکز باشد.
- پاسخگویی و مسئولیتپذیری
پاسخگو نمودن مراجع در قبال تعهداتش نقشی کلیدی در دستیابی به اهداف کوچینگ ایفا میکند. مشارکت، انگیزش و راستگویی مصادیق بارز پاسخگویی و مسئولیتپذیری هستند:
- جلسات کنترل منظم ترتیب دهید: جلسات منظم و قاعدهمندی را با مراجعین خود بهمنظور مرور میزان پیشرفت، بحث و گفتگو درباره چالشها و اِعمال تغییرات و تعدیلات لازم ترتیب دهید.
- پیروزیهای بهدستآمده را ارج نهاده و جشن بگیرید: موفقیتهایی را که مراجع طی این مدت به دست آورده مورد تقدیر قرار داده و ارج نهید تا انگیزه او چندین برابر شده و رفتارهای مثبت در او تقویت گردد.
- مراجع را به تفکر درباره خود و خودتعمقی تشویق کنید: از مراجع بخواهید بر میزان پیشرفت خود تعمق کرده، حوزههایی را که نیاز به تغییر و بهبود دارند شناسایی نموده و رویکرد خود را بر حسب نیاز مورد جرح و تعدیل قرار دهد.
مربی، با پاسخگو نمودن مشتری در قبال اعمال و رفتارهای خود، در واقع به او کمک میکند تا نظم و ترتیب را در امور برقرار نموده و با حفظ انگیزه به نتایج بلندمدت و پایدار دست پیدا کند.
۷ مدل بسیار موثر در کوچینگ
هفت مدل توضیحدادهشده در ادامه چارچوب ساختارمندی را در تعریف فرآیند کوچینگ فراهم مینمایند:
۱- مدل کواکتیو (Co-Active Model)
مدل کواکتیو که از شهرت جهانی برخوردار است، توسط موسسه آموزشی کواکتیو ابداع گردیده و مدت 30 سال است که توسط ذینفعان مورد استفاده قرار میگیرد. این مدل بر مشارکت، حضور، قدرت، امکان و توجه تأکید دارد:
- مشارکت (Partnership) به معنای ساخت و ایجاد رابطهای همکارگونه با مراجع است.
- حضور (Presence) به معنای حاضر بودن به معنای واقعی در جلسه با مراجع و توجه کامل به نیازهای او بدون حواسپرتی است.
- قدرت (Power) به معنای تشخیص توانمندیها و ویژگیهای بالقوه مراجع و احترام گذاشتن به آنهاست.
- امکان (Possibility) به معنای کشف و گسترش امکانات برای رشد و بالندگی مراجع است.
- توجه (Presence) به معنای حفظ و تداوم آگاهی ذهنی در طول جلسه کوچینگ است.
مدل کواکتیو بیشتر در میان مربیانی که بر رشد شخصی و حرفهای افراد کار میکنند محبوبیت و قابلیت استفاده دارد.
۲- مدل GROW
مدل GROW چارچوبی ساده اما موثر در کوچینگ است که توسط گراهام الکساندر (Graham Alexander)، مشاور مدیریتی اهل بریتانیا، معرفی شده است. این مدل یک رویکرد ساختارمند است که هدفگذاری و حل مسئله را تسهیل نموده و ابزاری مشهور نزد مربیان و مدیران به حساب میآید. مهمترین محورهای مدل GROW عبارتند از:
- اهداف (Goals): تعریف اهداف روشن و دسترسپذیر.
- حقیقت (Reality): ارزیابی وضعیت کنونی و شناسایی موانع.
- گزینهها (Options): کشف و ارزیابی راهحلهای بالقوه و گامهای عملی.
- اراده (Will): توسعه تعهد به عملگرایی و خلق طرح و برنامه برای اجرا.
مدل GROW بهطور گسترده در کوچینگ اجرایی و توسعه رهبری مورد استفاده قرار میگیرد.
3- مدل CLEAR
مدل CLEAR در کوچینگ توسط دکتر پیتر هاوکینز (Dr. Peter Hawkins) که کارشناسی مشهور در زمینه توسعه سازمانی و رهبری میباشد ارائه شده است. این شیوهی کاربردی رویکردی ساختاری و نظاممند را در زمینه کوچینگ ارائه نموده و بر گوش دادن موثر، کشف عمیق و تعیین اهداف مشارکتی تأکید دارد. محورهای اصلی مدل CLEAR به شرح زیر است:
- عهدبندی (Contracting): تعیین اهداف و انتظارت شفاف در ارتباط میان مربی و مراجع.
- گوش دادن (Listening): گوش دادن فعال به مراجع و درک نیازها و نقطهنظرات او.
- اکتشاف (Exploring): کشف و شناسایی افکار، احساسات و باورهای مراجع.
- طرح و برنامهریزی برای اقدام عملی (Action planning): توسعه گامهای عملی و مستحکم برای دستیابی مراجع به اهداف.
- بازبینی و مرور (Reviewing): مرور و کنترل میزان پیشرفت مراجع، ارائه بازخورد به او و اِعمال تغییرات و تعدیلات در صورت لزوم.
- ارزیابی (Evaluating): ارزیابی میزان کارایی فرآیند کوچینگ و اِعمال تغییرات مورد لزوم.
مدل CLEAR به طور اخص برای مربیانی که مراجعین آنها نیاز به رویکردی ساختارمند و هدفمحور دارند موثر است.
4- مدل OSKAR
مدل کوچینگ OSKAR توسط مارک مککرگو (Mark McKergow) و پاول جکسون (Paul Z. Jackson) ابداع گردیده و به تفصیل در کتاب آنها با عنوان تمرکز بر راهحلها: سادهسازی کوچینگ و تغییر توضیح داده شده است. مدل OSKAR به کوچها و مراجعین آنها کمک میکند با همکاری یکدیگر در جهت تغییر رفتارها و افزایش میزان بهرهوری اقدام نموده و به کار و روشهای کاری خود نظم و ترتیب ببخشند. این مدل بر رویکرد راهحلمحور تأکید داشته و تمرکز را از مسائل و مشکلات برداشته و متوجه دستاوردهای موردنظر مینماید.
محورهای کلیدی مدل OSKAR عبارتند از:
- اهداف (Objectives): تعریف اهداف شفاف و ویژه.
- وضعیت (Situation): ارزیابی وضعیت موجود و شناسایی تمام چالشها.
- علم و دانش (Knowledge): جمعآوری دانش و اطلاعات و شناسایی علوم و منابع مرتبط.
- روشهای جایگزین (Alternatives): کشف و ارزیابی گزینهها و راهحلهای مختلف.
- مرور و بازبینی (Review): مرور روند پیشرفت مراجع، ارائه فیدبک (بازخورد) به او و انجام تغییرات و اصلاحات لازم.
مدل OSKAR اغلب در حوزههای کوچینگ کسبوکار و توسعه شغلی مورد استفاده قرار میگیرد.
5- مدل FUEL
روش FUEL در کوچینگ چارچوبی ساختارمند را بهمنظور کشف امکانات، شناسایی راهحلها و دستیابی به دستاوردهای موردنظر ارائه مینماید. در این روش بر یادگیری و رشد مستمر تأکید شده و مراجعین به تفکر درباره تجارب خود، شناسایی حوزههای بهبود و توسعه و تعدیل رویکردها تشویق میگردند. ابعاد مدل FUEL عبارتند از:
- تمرکز (Focus): تعریف اهداف شفاف و دسترسپذیر.
- ادراک (Understanding): شناسایی وضعیت موجود مراجع و درک نیازهای او.
- اکتشاف (Exploration): کشف و شناسایی گزینهها و امکانات مختلف.
- یادگیری (Learning): شناسایی موفقیتها و چالشها و درس گرفتن از آنها.
مدل FUEL مناسب مربیانی است که مراجعین آنها به دنبال رشد و بالندگی در هر دو عرصه زندگی شخصی و فعالیتهای حرفهای هستند.
6- مدل STEPPA
مدل STEPPA که توسط کوچ مشهور در زمینه رهبری و عملکرد، انگوس مکلئود (Angus McLeod)، معرفی شده، بر اهمیت توجه به احساسات در فرآیند کوچینگ تأکید دارد. با پرداختن به احساسات مراجع و بذل توجه ویژه به آن، مربی به مراجع کمک میکند بر موانع احساسی خود پیروز شده و تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ نماید.
مدل STEPPA از راهبردهای زیر در کوچینگ بهره میگیرد:
- وضعیت (Situation): تعریف وضعیت موجود و تشخیص چالشها.
- اهداف (Targets): تعریف اهداف شفاف و قابل اندازهگیری.
- ارزیابی (Evaluation): ارزیابی وضعیت موجود و تشخیص گزینههای بالقوه.
- طرح و برنامهریزی (Planning): توسعه برنامه عملی برای دستیابی به اهداف.
- پیشرفت (Progress): رصد پیشرفت، مرور نتایج و اِعمال تغییرات لازم.
- اقدام و عمل (Action): برنامهریزی و به اجرا درآوردن طرحها و برنامهها.
مدل STEPPA، با تمرکز بر اقدامات عملی و با هدف حصول نتایج ملموس، چارچوبی جامع و کامل را بهمنظور حلوفصل موقعیتهای متنوع در کوچینگ ارائه مینماید.
7- مدل ACHIEVE
مدل کوچینگ ACHIEVE توسط مرکز کوچینگ که سازمانی پیشرو در زمینه آموزش کوچینگ و برنامههای توسعهای است، ارائه میشود. این مدل رویکردی جامع و ساختاری را بهمنظور تأکید بر خلاقیت، همکاری و اقدام ارائه مینماید. کوچها با بهرهگیری از این روش میتوانند به مراجعین خود در دستیابی به شفافیت، توسعه برنامههای عملی موثر و تحقق نتایج بلندمدت و پایدار یاری رسانند.
مدل ACHIEVE بر محورهای زیر متمرکز است:
- آگاهی (Awareness): افزایش خودآگاهی و درک نقاط قوت و ضعف افراد.
- انتخابها (Choices): شناسایی و کشف گزینهها و انتخابهای مختلف.
- کمک (Help): کمک خواستن از دیگران و بهرهمندی از حمایت آنان.
- ایدهها (Ideas): تولید ایدههای جدید و راهحلهای خلاقانه.
- ارزیابی (Evaluation): ارزیابی میزان پیشرفت و اِعمال تغییرات لازم.
- تصویرسازی (Visualization): تصور موفقیت و ایجاد بینشی ترغیبکننده برای آینده.
- اجرا (Execution): انجام اقدام لازم و اجرایی نمودن برنامهها.
مدل ACHIEVE بهطور اخص مناسب مربیانی است که مراجعین آنها خواهان تحول در هر دو حوزه شخصی و حرفهای میباشند.
شما کدام سبک را در کوچینگ برای خود برمیگزینید؟
فن و شیوه مورد گزینش خود در کوچینگ را ارتقا ببخشید.
لازم است مربی، علاوه بر گزینش مدل یا مدلهای خاص، یک سبک مشخص نیز در کوچینگ برای خود برگزیند؛ سبکی که با ویژگیهای شخصیتی، تواناییها و اهداف او هماهنگ باشد. مزایا، چالشها و کارکردهای سبکهای مختلف کوچینگ در زیر ارائه شده است:
- کوچینگ دستوری/مستقیم (Directive Coaching)
در کوچینگ دستوری، مربی نقش فعالانهتری را عهدهدار شده و راهنمایی و همینطور مشاورههای ویژه به مراجع خود ارائه میدهد. ویژگی این سبک آن است که کوچ به جای آن که عمدتا بر تسهیل فرآیند تشخیص از ناحیه مراجع متمرکز باشد، راهحل و دستورالعمل پیشنهاد میدهد.
مزایا: کوچینگ دستوری ارائهکننده نصایح و راهنماییهای ویژه بوده و در موقعیتهایی که مراجع نیاز فوری به حل مسئله و رفع ابهام دارد مفید است.
مشکلات و چالشها: سبک دستوری ممکن است میزان خوداکتشافی را در مراجع محدود نموده و مانع از شکوفایی مهارتهای حل مسله در او به صورت مستقل از مربی گردد.
کاربرد ایدهآل: بیشترین کاربرد کوچینگ دستوری در مواقعی است که مراجع نیاز به دریافت راهنمایی سریع، مثلا در زمان بحران و یا در مواجهه با چالشهای خاص، دارد.
- کوچینگ غیردستوری/غیرمستقیم (Non-Directive Coaching)
کوچینگ غیردستوری یک رویکرد مراجعمحور است که طی آن مربی عمدتا بر تسهیل فرآیند خوداکتشافی در مراجع تمرکز دارد. بدینترتیب مربی به جای نصیحت مستقیم، از فنون پرسشگری قدرتمند استفاده میکند تا مراجع را همگام با بینشهای درونی او هدایت نماید.
مزایا: سبک کوچینگ غیردستوری فرآیند اکتشاف مراجعمحور را تشویق نموده، حل مسئله مستقلانه را تقویت کرده و مراجعین را در جهت یافتن راهحل برای خود توانمند میسازد.
مشکلات و چالشها: حصول نتیجه در این رویکرد ممکن است زمانبر باشد. در این سبک پرسیدن سوالات پیشرفته و همینطور دارا بودن مهارتهای شنیداری توسط مربی الزامی است.
کاربرد ایدهآل: این سبک برای مراجعینی که انگیزه بسیار قوی داشته و مسیر خود را میشناسند و در ضمن به دنبال رویکردی روشنگرانهتر و بهرهمند از استقلال بیشتر هستند کاربرد بالاتری دارد.
- کوچینگ مستبدانه (Autocratic Coaching)
ویژگی مهم کوچینگ مستبدانه نگاه بالا به پایین این سبک است که طی آن، مربی عمدتا اَعمال و رفتار مراجع را هدایت میکند. در این شیوه، مربی دستورالعملهای خاصی را دیکته میکند، انتظاراتی را که از مراجع دارد بهطور دقیق تعیین میکند و بر اساس دادههای محدود و یا با حداقل همکاری از ناحیه مراجع، تصمیماتی را از طرف او اتخاذ مینماید.
مزایا: کوچینگ مستبدانه تصمیمگیری سریع را امکانپذیر کرده و در موقعیتهای پرخطر و یا شرایط پرفشار کارایی بالایی دارد.
مشکلات و چالشها: این سبک ممکن است خلاقیت و استقلال را از بین برده و مانع از ایجاد اعتماد و یا تعهد بلندمدت گردد.
کاربرد ایدهآل: مربیگری مستبدانه مناسب موقعیتهایی است که نیازمند اقدام فوری بوده و در محیطهایی که از ساختارمندی بالا برخوردارند کارآمد است. آموزشهای نظامی و یا مدیریت بحران نمونههایی از این دست از موقعیتها میباشند.
- کوچینگ دموکراتیک/مشارکتی (Democratic/Collaborative Coaching)
سبک کوچینگ دموکراتیک/مشارکتی بر تصمیمگیری مشترک تأکید داشته و دریافت داده و اطلاعات از هر دو ناحیه مربی و مراجع را ترغیب مینماید. این رویکرد به محیط رنگوبویی مشارکتی و همکارگونه داده و مراجعین را در زمینه به اشتراک گذاشتن ایدهها و مشارکت فعالانه در فرآیند کوچینگ توانمند میسازد.
مزایا: سبک کوچینگ دموکراتیک تعهد را تقویت نموده، حل مسئله خلاقانه را تشویق کرده و مسئولیتپذیری اشتراکی را شکل میدهد.
مشکلات و چالشها: این سبک ممکن است فرآیند تصمیمگیری را کُند نماید؛ در ضمن مستلزم مهارتهای ارتباطی بسیار قوی از هر دو سمت مربی و مراجع است.
کاربرد ایدهآل: این سبک در توسعه رهبری و مدیریت، تیمسازی، و موقعیتهایی که در آن همکاری و تصمیمگیری اشتراکی مورد نیاز و ارزشمند است کاربرد دارد.
- کوچینگ آزادمنشانه (Laissez-Faire Coaching)
سبک کوچینگ آزادمنشانه مبتنی بر حداقل دخالت از ناحیه مربی است. در این رویکرد، مراجعین از خودمختاری بالایی در کشف راهحلهای بالقوه و تعیین روش عمل مخصوص به خود برخوردارند.
مزایا: کوچینگ آزادمنشانه خودمختاری و خوداتکایی را تشویق نموده و برای مراجعین برخوردار از مهارت و انگیزه بالا ایدهآل است.
مشکلات و چالشها: این سبک ممکن است منجر به فقدان ساختار و جهتدهی درست، بهخصوص در مورد مراجعین بیتجربه و کمانگیزه، شود.
کاربرد ایدهآل: این سبک مناسب متخصصانی است که در کار خود مهارت بالایی دارند.
- کوچینگ موقعیتی (Situational Coaching)
کوچینگ موقعیتی از قابلیت هماهنگی با نیازها و شرایط خاص هر مراجع برخوردار است. مربی به شکلی منعطفانه رویکرد خود را بر اساس عواملی همچون سطح مهارت مراجع، انگیزه او و پیچیدگی موقعیت مورد تعدیل قرار میدهد.
مزایا: کوچینگ موقعیتی بسیار منعطف بوده و نسبت به شرایطِ در حال تغییر قابلیت تنظیم دارد؛ این سبک به مربی اجازه میدهد رویکرد خود را با نیازهای مراجع سازگار کند.
مشکلات و چالشها: این رویکرد مستلزم بهرهمندی از تنوع و گوناگونی سبکها و همینطور تعدیلپذیری و سازگاری مربی است. در صورتی که مربی تغییر سبک را لازم بداند، عدم شفافیت مرز بین سبکهای مختلف میتواند برای مراجع گیجکننده و ابهامبرانگیز باشد.
کاربرد ایدهآل: کوچینگ موقعیتی برای محیطهای پویا که در آن مراجعین و شرایط دائما در حال تغییر و تحولند، مانند تغییرات و گذارهای شغلی و یا مسیرهای رشد و بالندگی شخصی، بسیار کاربردی میباشد.
- کوچینگ تحولگرا (Transformational Coaching)
کوچینگ تحولگرا بر رشد شخصی و خودشناسی عمیق متمرکز است. این سبک فراتر از تنها دستیابی به اهداف بوده و سعی در کمک به مراجعین در زمینه شناسایی باورهای محدودکننده و غلبه بر آنها، افزایش خودآگاهی و دستیابی به یک زندگی اصیل و صادقانه دارد. کوچینگ تحولگرا مستلزم اعتماد و تأثیرپذیری از ناحیه مربی و مراجع است.
مزایا: یک کوچ تحولگرا رشد و خودآگاهی عمقی را در شخص به وجود آورده و به مراجع کمک میکند باورهای محدودکننده را مغلوب نموده، ارزشهای بنیادی خود را شناخته و زندگی اصیلتری را در پیش بگیرد.
مشکلات و چالشها: این سبک مستلزم تعهدی بلندمدتتر بوده و مقاومت و انعطاف احساسی هر دو طرف کوچ و مراجع را میطلبد.
کاربرد ایدهآل: مراجعینی که به دنبال تحول عمیق در عرصه شخصی و یا حرفهای هستند، نظیر مدیرانی که مایلند حضور رهبرگونه خود را افزایش دهند و یا افرادی که به دنبال کشف معنا و مقصد زندگی هستند، میتوانند از سبک کوچینگ تحولگرا بسیار بهرهمند شوند.
به دنبال روشی در کوچینگ باشید که برای مراجعین شما بهترین است
حال که تصویری کلی از موثرترین روشها و فنون کوچینگ پیشِ روی شما قرار گرفت، مهم است زمانی را به مطالعه دقیق آنها اختصاص داده و بهترین روشها را که برای شما و مراجعین کارآمدترین است شناسایی نمایید. هر مربی باید یک جعبه ابزار متنوع و مملو از روشها، فنون و سبکهای مختلف برای خود دستوپا کند تا بتواند در موقع لزوم و بهمنظور برآورده نمودن نیازهای خاص و منحصربهفرد هر مراجع، روش درست و مناسب را از میان آنها گزینش نموده و مورد استفاده قرار دهد.
انتخاب بهترین روش برای کوچینگ به عوامل متنوعی از جمله شخصیت مراجع، اهداف او و زمینه کاری و چالشهایش بستگی دارد. علاوه بر این، نقاط قوت و ترجیحات کوچ نیز مهم است. پیشنهاد ما این است که همواره به یادگیری فنون مختلف و آزمودن آنها ادامه دهید تا مطمئن شوید کدام یک از آنها بهترین و بیشترین هماهنگی را با شما و نیازهای مراجعین شما دارد.