پرورش ماهیت کارآفرین شما
همه ما میدانیم که بسیاری از مردم احساس میکنند که هنگام تمرکز روی پول یا ثروت یا فراوانی باید مراقب باشیم، زیرا دنبالکردن این چیزها با خطر همراه است. اگر به دنبال پول و ثروت باشید تا ارزشهای دیگر را کنار بگذارید، شکست خوردهاید، نه اینکه برنده شده باشید.
با این حال، بیایید این پرسش را در نظر بگیریم: اگر بتوانید از نظر مالی بهتر عمل کنید، آیا باید این کار را انجام دهید؟ اگر میتوانید در زمانی که به کار، اقتصاد، موفقیت، دستاورد، بهرهوری، خلق ارزش، توسعه مهارتها و خلاقیت اختصاص دادهاید، عملکرد بهتری داشته باشید، آیا باید این کار را انجام دهید؟
من بر این باورم که یکی از بزرگترین رضایتهای زندگی کامل این است که با هر آنچه دارید بهترین کار را انجام دهید. انجام هر کاری کمتر از بهترین حالت ممکن راهی برای فرسایش روان است. ما مخلوقاتی با اقدامات خطیر هستیم. به نظر میرسد زندگی به ما میگوید: «در اینجا مواد اولیه وجود دارد؛ خلاقیت شما و 24 ساعت برای استفاده از آن. چه چیزهای باشکوهی میتوانید تولید کنید؟»
شخص کارآفرین
افراد کارآفرین آن دسته از افرادی هستند که به اندازه کافی منضبط و متعهد هستند تا از فرصتهایی که برای خود خلق میکنند بهره ببرند... بدون توجه به وضعیت موجود، کشمکشها یا موانع.
به چند نفر که میشناسید فکر کنید که کارآفرین هستند. به افرادی در اخبار، در دفتر و محله خود فکر کنید که بدون توجه به موانع موفق شدهاند. این افراد در چه چیزهایی با هم اشتراک دارند؟ آنها احتمالاً همیشه در حال حرکت هستند، برنامهای را توسعه میدهند، برنامهای را دنبال میکنند، تا زمانی که به طرحی مناسب برسند، بارها و بارها روی آن کار میکنند، احتمالاً مدبر هستند و هرگز اجازه نمیدهند چیزی مانعشان شود. احتمالاً وقتی کلمه نه را در مورد تصورات ایشان از آینده به کار میبرند، درکش نمیکنند و وقتی به مشکلی برخورد میکنند، احتمالاً میگویند: «بیایید راهی برای انجام آن پیدا کنیم»، به جای اینکه بگویند: «این جواب نمیدهد». افراد کارآفرین آینده را در زمان حال میبینند. آنها همیشه راهی برای استفاده از موقعیتها پیدا میکنند، نه اینکه زیر فشار آنها قرار بگیرند. افراد کارآفرین تنبل نیستند. آنها منتظر فرصتها نمیمانند؛ دنبال فرصتها میروند. کارآفرینی به این معنی است که همیشه راهی پیدا کنید تا خود را فعالانه در راستای جاهطلبیتان نگه دارید.
با این حال، ما انسانها میتوانیم در کار کمتر از میزان ظرفیت خود خلاق باشیم.
هوشمندانهتر کار کنید
این یک حقیقت بدیهی است که اغلب نادیده گرفته میشود: افراد ثروتمند 24 ساعت در روز وقت دارند و مردم فقیر 24 ساعت در روز وقت دارند.
تفاوت فقیر و غنی در مدیریت این زمان است. افراد موفق اغلب سختتر و طولانیتر از بسیاری از افراد کار میکنند، اما تقریباً همیشه هوشمندانهتر فعالیت میکنند.
اگر از خودمان بیشتر مایه بگذاریم، اگر بتوانیم یک ساعت را به اندازه 10 ساعت قبل ارزشمند کنیم، میتوانیم به همان اندازه کاری که در یک هفته انجام میدادیم، در یک روز انجام دهیم. اثر انباشته بالقوه هوشمندانه کارکردن را تصور کنید.
با تمرین چند دیسیپلین ساده به طور روزانه میتوانید مانند ثروتمندان از زمان با تمرکز و اثربخشی بهره ببرید:
1- روز را مدیریت کنید، وگرنه شما را مدیریت خواهد کرد. بخشی از کلید مدیریت زمان، حفظ مسئولیت است. برخی ارباب زمان خود خواهند بود و برخی خادم آن. افراد کارآفرین بر زمان خود تسلط دارند.
برای تسلط بر زمان خود، باید اهداف مکتوب مشخصی برای هر روز داشته باشید که همیشه همراهتان باشد. تهیه فهرست هر روز از شب قبل بهتر است. اهداف روزانه خود را اولویتبندی و مدام آنها را مرور کنید.
و در اینجا پرسش خوبی وجود دارد که باید دائم از خود بپرسید: آیا این یک فعالیت اصلی است یا یک فعالیت فرعی؟ با پرسیدن این سوال، تمایل طبیعی شگفتانگیزی را برای صرف زمان عمده خود برای امور فرعی کاهش خواهید داد. در آموزش فروش، به ما آموزش داده میشود که زمان اصلی، زمانی است که در حضور مشتری بالقوه صرف میشود، در حالی که زمان فرعی، زمانی است که در راه رسیدن به مشتری بالقوه صرف میشود. اگر مراقب نباشید، زمان بیشتری را برای «در راه رسیدن به» نسبت به «حضور» اهدافتان صرف خواهید کرد.
قبل از پاسخدادن به ایمیل از خود بپرسید که آیا این یک فعالیت اصلی است یا فعالیت فرعی. قبل از برقراری تماس تلفنی، از خود بپرسید که آیا این یک تماس تلفنی اصلی است یا تماس تلفنی کماهمیتتر. کارآفرینان اجازه نمیدهند فعالیتهای فرعی آنها را از فعالیتهای اصلی منحرف کند.
2- فعالیت را با بهرهوری اشتباه نگیرید. احتمالاً افرادی را میشناسید که به نظر میرسد همیشه مشغول فعالیت هستند. برای موفقیت، باید به نحوی کارآمد فعال باشید. برخی از مردم میروند، میروند، میروند، اما در واقع دور خودشان میچرخند و پیشرفت چندانی ندارند. فعالیت را با بهرهوری اشتباه نگیرید، حرکت را با موفقیت اشتباه نکنید. ساعات روز خود را ارزیابی کنید و ببینید آیا زمان تلفشدهای وجود دارد که بتوانید بهتر مدیریت کنید.
به یاد داشته باشید هر فعالیتی که انجام میدهید، شامل هزینه-فرصت است. زمانی که برای انجام یک کار صرف میکنید، زمانی است که میتوانستید برای انجام کار دیگری اختصاص دهید. به طور خلاصه، قبل از اینکه وقت خود را روی هر چیزی سرمایهگذاری کنید، از خود بپرسید که آیا این بالاترین فعالیت در سلسلهمراتب است که میتوانید برای انجام مهمترین اولویت در فهرست خود در روز انجام دهید؟ و اطمینان پیدا کنید که فعالیتهای فهرست شما برای هر روز عبارت از بالاترین فرصتها برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت شماست.
3- تمرکز کنید. سومین کلید مدیریت زمان، تمرکز مناسب است. باید کاری را که در دست دارید به صفر برسانید و مانند مورچهها اجازه ندهید هیچچیز مانع شما شود و اجازه ندهید هیچچیز شما را از کار منحرف کند. با فرض اینکه این یک فعالیت اصلی برای دستیابی به بالاترین فرصت سلسلهمراتبی در دسترس است، نباید هیچچیز ارزشمندتری برای سرمایهگذاری وجود داشته باشد.
حرفزدن درباره این کار آسانتر از انجام آن است. تمرکز نیاز به نظم و انضباط زیادی دارد. نظم و انضباط برای حفظ حریم شخصی، عدم واکنش به فعالیتهای فرعی که سعی در جلب توجه شما دارند، مانند ایمیلهای جدید و زنگ تلفنها، لازم است.
اگر فهرست بلندبالایی از کارهایی دارید که باید ظرف یک روز انجام دهید، سختترین کار را در زمانی انجام دهید که تمرکزتان در اوج است. اگر اهل فعالیت صبحگاهی هستید، کار را صبح انجام دهید. تا عصر که انرژیتان تمام شده است منتظر نمانید. کارهایی را که به بیشترین تمرکز نیاز دارند زمانی انجام دهید که بدن شما به بهترین نحو از عهده آنها برآید.
یکی از بزرگترین دشمنان این نوع تمرکز نگرانی است. نگرانی در مورد آیندهتان میتواند مانع از آن شود که بر جایی که الان هستید متمرکز باشید. همه ما نگرانیهایی داریم که مفید هم هستند. اما، اجازه ندهید نگرانی حواس شما را پرت کند. روی تغییر آنچه میتوانید تغییر دهید، متمرکز بمانید؛ در هر وضعیتی، این تنها راه واقعی برای غلبه بر منبع نگرانی شماست.
همواره اقدام مخاطرهآمیز بهتر از راحتطلبی است. هر بار که تصمیم میگیریم کمتر از آنچه میتوانیم انجام دهیم، امکانات خود را محدود میکنیم؛ پتانسیل خود را سرکوب میکنیم. شما میتوانید با ایجاد عادت بهرهوری به جای عادت به فعالیت، زندگی خود را با کمی فعالیت بیشتر در هر روز تغییر دهید و هوشمندانه کار کنید.
فلسفه مورچه
آخرین باری که دیدید مورچهها به مانعی رسیدند و با سرهای پایین تسلیم شدند و برای استراحت به لانه خود برگشتند کی بود؟ هرگز. اگر آنها به جایی میروند و سعی میکنید آنها را متوقف کنید، به دنبال راه دیگری خواهند بود. آنها از بالا میروند، از زیر میروند و بدون توجه به میزان تلاشی که لازم است، به اطراف حرکت خواهند کرد. چه فلسفه منظمی، اینکه هرگز از جستوجوی راهی برای رسیدن به جایی که قرار است بروید دست نکشید.
حالا یک سوال دیگر؛ یک مورچه در تابستان چقدر آذوقه جمع میکند تا برای زمستان آماده باشد؟ هر قدر که ممکن است. مورچهها فلسفه سهمیهبندی یا «بسندگی» ندارند. آنها پس از جمعآوری مقداری مشخص به لانه برنمیگردند تا «پاتوق» کنند. اگر مورچهای بتواند کارهای بیشتری انجام دهد، انجام میدهد.
تصور کنید که هرگز دست از کار نکشید و همیشه تمام کارهایی را که میتوانید انجام دهید.